حسادت رفیق از رقابت رقیبا خطرناک تره

اومدم وای اومدم            بچه شمال اومدم           با یه داستان اومدم 
بچه ها یه روز که آخرین روز امتحانم بود از مدرسه اومدم  فوری رفتم روی لب تاب تو یاهو مسنجر تا با یاسی بحرفم
بعد خوابم گرفت رفتم بخوابم هندزفری هم تو گوشم بود داشتم آهنگ قلبم که آرمین خونده رو گوش میدادم.
وسطای آهنگ خوابم برد.خواب کیو دیدم ؟خواب کسی که انتظارشو نداشتم .وای
حالا میفهمین برین تو داستان
چند روز بود که یاسمن اینا از شیراز اومده بودن شمال خونه ما . ماهم یه باغ بزرگ داریم و داشتیم منو یاسی یه روز تصمیم بگیریم بریم باغ .یاسی به آرش که تازه باهم نامزد کرده بودن گفت که مارو برسونه آرش هم مارو رسوندو رفت.
خلاصه منو یاسی کلی خوش  گزروندیم.میوه میخوردیم ،آهنگ میزاشتیم ،میزدیم،میخوندیم،میرقصیدیم و...
من:یاسی اون آهنگ 2ای اف ام رو همون قلبم رو بزار
یاسی:باشه
اولای آهنگ بود که احساس کردیم یکی پشت سرمون داره اهنگ میخونه!برگشتیم دیدیم  ........بله آرمین داشت آهنگ میخوند
اونم جلوی ما!
آرمین:قلبم میمیره بی تو اووووگریه ام میگیره  بی تو سردن دستای من هردم غم های من بیشتر

میشه بی تو عشق من ا اگه میشد بشی مال من(2)میزاشتمت رو چشام عشقم ا اگه میشد بشی مال من
من:یعنی بازم میشه بشیم مثه قدیما و رو هم نداشته باشیم

هیچ حس بدی ما؟تویه مشکلاتم

بکنی منو اروم با وجودت به زندگیم بدی سروسامون تاقت نداشته باشی ببینی منو داغون ناراحت شی اگه بازم ببینی منو با اون بامن سر چیزای بیمورد دعوا کنی حساب منو بازم از بقیه سوا کنی

هرجایی که میرم یا هستم باشه تویه مشکلاتم عصای دستم باشی
یا با گفتن حرفایی که دلنشینه نزاری کشتیای من به گل

بشینه میدونم بهتر از همه صدامو میشنوی  خوب به تو محتاجم چرا دلمو

میشکنی؟کمک کن که خیلی دلم تنگه واسه تو بیا به زندگیه من بده رنگ تازه
منو آرمین:قلبم میمیره بی تو اووو گریه ام میگیره بی توسردن
دستای من هردم غم های من بیشتر میشه بی تو عشقه من ا اگه میشد بشی مال من
من:اگه هنوز تویکم دوسم داری پس بیا

واسه تو تو قلب من یه جایی  هست بیا که دیگه بی آزارم بیشتر از هرکسی الان به تو نیاز دارم!
همه آهنگ رو چشم تو چشم خوندیم میفهمی؟چشم تو چشم آخرش اشکم درومد.گریم گرفت.دیدم آرمینم از گوشه چشمش
یه قطره اشک افتاد
با گریه اون من بیشتر گریم گرفت اصلا نمیدونستم چرا اون داره گریه میکنه؟یهو بغلم کرد ،خوب منم بغلش کردم دیه
تو بغل هم گریه میکردیم .خیلی خوب بود.
یاسی هم انگار داشت فیلم میدید و همه آلوچه هارو خورده بود
.آرمین از صدام خوشش

اومد و با دادن تمرین زیاد بهم منو یه خواننده بزرگ

کرد با هم میخوندیم منو به آرزوم رسووند بعد یهو وسط تمرین آهنگ معنیه عشق بودیم اردلان هم اومده بود
یه دفعه وسط آهنگ آرمین صدام کرد!تا نگاش کردم مامانم اومد از خواب بیدارم کرد تا بریم کلاس زبان......حیف شدا


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 23 تير 1392برچسب:, 13:47 |- ÅL∀LE ₮A₮∀LOo♛ -|

طراح سجاد تولز

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد